رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

اول مهر پسرکم

1393/7/1 14:06
نویسنده : مامان رادمهر
251 بازدید
اشتراک گذاری

جون شیرینم امروز اول مهر برای شما مهد کودکی ها هم روز مهمی بود...مثلا یه کلاس رفتین بالاتر ( ای جونممممممممممممممم که رفتی یه کلاس بالاتر عزیزترینم) 

کلاس قبلیت برات پر از خاطره های هیجان انگیز بود؛ هم قشنگ هم آموزنده ....

اسم اولین مربیت خانم قوامی بود که امروز باهاش خداحافظی کردی و رفتی یه کلاس دیگه؛ اینا رو مخصوصا برات می نویسم که وقتی بزرگ شدی یادت بمونه که اولین کسی که قشنگ بهت یاد داد چه جوری خمیر بازی کنی یا قیچی رو درست دستت بگیری خانم قوامی بود و دستیارشون خانم عسگری.

اول که رفته بودی یه کارایی رو خوب بلد نبودی اما الان خدا رو شکر یاد گرفتی

حالا ماست رو می ریزی رو پلوت و می گی خانم قوامی گفته ماست رو بریزین رو پلوتون و بخورین؛ منم با این که زیاد موافق نیستم اما چون مربی ات گفته هیچی نمی گم و تشویقت می کنم

کره یا پنیر رو می مالی روی نون و می گی خانم قوامی گفته اینجوری لقمه درست کنیم منم می گم آفرین

موقع خمیر بازی خمیر رو گرد می کنی و با شصتت روش دایره درست می کنی و می گی خانم قوامی گفته اینجوری خمیر بازی کنیم و منم عشق می کنم

موقع حموم یا دستشویی رفتن خودت لباساتو درمیاری می گی من دیگه بزرگ شدم نباید مامانم کارامو بکنه و من می فهمم اینم حرف خانم قوامیه 

تو این کلاس با امیر علی و باران و درسا و طنین و نیکان خیلی بازی می کردی مخصوصا با امیر علی خیلی دوست بودی با نیکانم اولش کل کل داشتین بعدش ردیف شدین... آی با هم کشتی می گرفتین... 

قشنگترینش این بود که منو سر مهد رفتن واقعا اذیت نکردی؛ من خیلی نگران بودم اما رفتار تو آرومم کرد... و بدترین اتفاقشم این بود که هر دو تاییمون از مهد آبله مرغون گرفتیم؛ اونم چه آبله مرغونی... اوه اوه

یادت باشه بزرگ که شدی به خانم قوامی سر بزنی شاید اون تو رو نشناسه اما تو همیشه اولین مربی ات باید یادت بمونه و ممنونش باشیمحبت

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد