رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

مامان بودن...

1390/9/20 11:11
نویسنده : مامان رادمهر
421 بازدید
اشتراک گذاری

قبلا از مامان بودن فقط اینو می دونستم که بهشت زیر پای مادره و مادرا خیلی فداکارن و خیلی بچه هاشونو دوست دارنniniweblog.comاما دقیقا نمی دونستم همه اینا ریز به ریزش یعنی چی... نه که الان فهمیده باشم ها... نه...من انگشت کوچیکه مامانم هم نمی شم چون نه شرایط زندگی الان مثل قدیمه نه من می تونم مثل مامانم انقدرررررررر فداکار باشم...niniweblog.com

اما تازگیا یه چیزایی داره دستم می یاد... من تا اینجا یعنی تا خود امروز از مامان بودن اینا رو فهمیدم: یه مامان همیشه غذاش سرد می شه و اگه وقت کنه غذاشو بخوره ایستاده و با عجله می خوره طوری که بعدش دل درد می گیرهniniweblog.com... یه مامان مچ دستش  همیشه خیلی درد می کنه و استخوانش هم کمی از درد زیاد بیرون زدهniniweblog.com... یه مامان شبا دیر می خوابهniniweblog.com... نصف شبا تا صبح یا شیر می ده یا جا عوض می کنه یا نی نی رو، رو پا می ندازه یا بغلش می کنه و بهش آرامش می ده یا براش آب می یاره و خلاصه تا خود صبح مشغولهniniweblog.comدم صبح هم که دیگه می خواد از خستگی بیهوش بشه،

نی نی شاد و سرحال بیدار می شه و صبحانه می خوادniniweblog.com... یه مامان هر وقت پولی دستش می یاد اول می ره برای بچه اش خرید می کنهniniweblog.com

... یه مامان هر قدر هم خسته و گرسنه و کلافه باشه باز هم با روی خندون می شینه کنار بچه اش که اون با آرامش بازی کنه، چون فسقلیش عادت داره هی برگرده و تو صورت مامانش نگاه کنه یا از پاهای مامانش بره بالاniniweblog.com

...یه مامان کارمند هر وقت بتونه نی نی رو بخوابونه یه فرصت گیر می یاره که تازه بره سراغ لباسای کثیف نی نی، شیشه شیرش، اتاق به هم خورده اش، شام شب و جا به جا کردن خریدا و مرتب کردن آشپز خونه و اینا و اصلا هم مهم نیست که چقدر بیرون از خونه کار کرده و خسته استniniweblog.com ...یه مامان دیگه هیچ وقت وقتش مال خودش نیستniniweblog.com...یه مامان قلبش از وسط نصف شده، نصفش تو سینه خودشه نصف دیگه اش تو سینه نینیشniniweblog.com

... وای چقدررررر مامان بودن سختهniniweblog.com...تازه اول راهم...تازه تو ٧ ماهه ای.niniweblog.com

.. از همه اینا که گفتم سخت تر قسمت آخرشه... این که قلبم از وسط نصف شده...این که نصفش تو سینه توئه...می دونی چرا؟ چون تو آخ می گی من قلبم درد می گیره چه برسه به این که مثل امروز صبح قبل از این که از خونه بیایم بیرون نشسته بودی یهو غل خوردی یه جوری تو گریه می کردی که من دلم می خواست خودمو بکشم اما اون صدای گریه رو که معلوم بود خیلی ترسیدی نشنومniniweblog.com... بغلت کردمو به خودم چسبوندمت، داشت خودمم گریه ام می گرفت که بابا جون اومد کمکم و تو رو برد و حواست رو پرت کرد تو آروم شدی اما من نه حواسم پرت شد نه آروم شدمniniweblog.com... به این فکر می کردم که من می خوام بعدها چی کار کنم... من که نفسم اینجوری به نفس تو بنده بعدها که باید تو رو تو این جامعه رها کنم چی کار کنم...niniweblog.com

 

رادمهر تو برای من همه چیزی.. همه چیز. پس قوی باش..محکم باشniniweblog.com

جون مامان از اون گریه ها که خودت می دونی نکنniniweblog.com... گریه نق نق کردن با اون گریه ها فرق می کنه... پس به خاطر دل مادرانه منم که شده دیگه اینجوری گریه نکن...به خاطر دل مادرانه منم که شده همیشه بخند...بخند و شاد باشniniweblog.com

... من که می گم مامان بودن خیلی سخته... niniweblog.com

 

آخ که تو دنیای منی...

 

آخ که تو دنیای منی...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سپید مامان علی
20 آذر 90 12:37
رادی جوووووونم قدر مامان جون مهربونتو حسابی بدون چون مامانت با خنده تو میخنده و با گریه تو اشک میریزه پس همیشه قدردان باش
خاطره مامان بردیا
20 آذر 90 17:14
آره واقعا راست می گی.. انشاء اله که رادی رادان خان بزرگ که می شه قدر زحمات مامانی رو حسابی می دونه و همیشه قدردانه.. مگه نه خاله جون ؟!
مامان مهدی
21 آذر 90 0:38
خیلی خوشم اومد از نوشته هات عاشق رادمهرم خیلی دل نشینه خدا حفظش کنه


خیلیییی لطف داری مامان مهدی جون... خدا پسمل خوشملت رو برات حفظ کنه
سمیرا مامان آنیتا
21 آذر 90 10:24
عزیز دلم من هم مثل تو یک مادر تازه کارم اما مادر بودن رو با تمام وجودم فهمیدم چون نزدیک نه ماهه که یه شب به دل راحت و بی دغدغه نخوابیدم خدا فرشته کوچولوتو همیشه سالم و شاداب نگه داره


وای سمیرا جون من فکر می کردم هر چی بگذره بهتر می شن... دخمر خوشمل شما که از رادمهر من بزرگتره پس جدی جدی باید با خواب خوش خداحافظی کنم...ممنون که به ما سر زدی
هدی مامان مبین
21 آذر 90 17:19
بهشت گوارات مادر مهربون اخ گفتی صوفی جون...نصف قلبمون مال نی نی ها خدا نگهشون داره
مامان رانيا
23 آذر 90 17:42
خدا اين ماماني رو برات نكه داره كه خيلي مهربون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد