رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 17 روز سن داره

رادمهر

دور تختی جدید...

1390/11/6 12:57
نویسنده : مامان رادمهر
1,768 بازدید
اشتراک گذاری

پارسال یه همچین روزایی با مامانی و بابا جونی هی می رفتیم برات خرید می کردیم... یادش به خیر... از جمله چیزایی که خریدیم وسایل خواب و رختخواب و البته دور تختی بود که مثلا به خیال خودمون این دور تختیه از برخورد تو با اطراف تخت محافظت کنه... چند ماه اولم خیلی خوب و مرتب بود...یعنی کلا خونه مون خوب و مرتب بود اما حالا نه تنها نظم و ترتیب خونه مون بلکه تختت از جمله دور تختیت شخم زده شده... از روزی که تخت رو فتح کردی دیگه نذاشتی چیزی به اسم دور تختی برات بمونه، تمام بنداش رو کندی و گذاشتی کنار، و از اونجا که مدام تلاش می کنی  بایستی و می خوای خانم غازه بالای تختت رو بگیری، دستات رو از روی تخت ول می کنی و تلپ می خوری کف تخت و سر نازنینت مدام می خوره به چوب های تخت چون دیگه محافظی نداره... بابا جونی یه فکر باحال برات کرد و خودشم عملیش کرد، برات دور تختی جدید گذاشت تا  شاید بتونه از تو محافظت کنه، ایناهاش ببین...

راستی دور تختی جدیدت مبارکنیشخند

 

radmehr

 

 

radmehr

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

هدی مامان مبین
6 بهمن 90 13:37
دست بابایی درد نکنه
فکر خوبی بود
میبوسمت با اون خنده ی شیرینتتتتتتتتتتت
دلم مبخواد از نزدیک ببینمت رادمهر خاله بسه دیگه اینترنتی من رادمهر میخواممممم


حرف دل منو گفتی هدی جون... دلم برای تو و مبین می ره به خدا...
سمیرا مامان آنیتا
7 بهمن 90 22:07
به به دور تختی نو مبارک ... اگه بذاره این هم بمونه
دخترک
8 بهمن 90 10:49
سلام
خوبه دیگه سرش نمیخوره به چوبای تختش
از طرف من ببوسیدش


ممنون دوستم...
سپید مامان علی
9 بهمن 90 11:18
رادمهری جونی دور تختی جدید مبارک البته اگه این یکی هم از دست شما ورورجکها جون سالم به در ببره
شاپرک مامان مهدی
9 بهمن 90 17:54
مبارک افرین به این بابایی با این فکر بکرش
سمیه مامان امیرعلی
10 بهمن 90 18:06
رادی رادان وروووووووووووووووجک
خاطره مامان بردیا
12 بهمن 90 17:44
وای چه فکر خوبیه. دست بابایی درد نکنه که به ما هم کمک کرد با این ایده.. امتحان می کنم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد