کی بود؟ چی بود؟
تو آتلیه عمو کادر دوربینش رو درست می کرد و ریموت دوربین رو بر می داشت و برای این که حواست رو پرت و کنه بخندونتت مار موش مار موش می اومد طرفت تو هم غش می کردی از خنده بعد یهو عکسش رو با ریموتی که دستش بود می نداخت دقیقا در یه لحظه فلاش و کلی چراغ با هم روشن و خاموش می شدن بعد تو می خندیدی و می گفتی کی بود؟ چی بود؟ منم که کلا از کارای تو می ذوقم اینم روش...
عمو هر دکوری که تو دوست داشتی می آورد، و بازی بازی عکس می گرفت ازت؛ اولش خجالت می کشیدی، آخرش به زور از آتلیه اومدیم بیرون. نمی خواستی بیای...
خلاصه ماجرای کی بود، چی بود تو یه خاطره قشنگ شد برای ما از روز آتلیه رفتن دو سالگیت...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی