رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

برای من...

1392/10/30 16:53
نویسنده : مامان رادمهر
294 بازدید
اشتراک گذاری

برای من حرف زدنای تو خیلی شیرینه ، لبخند قشنگت موقعی که می فهمی من ناراحتم، گفتن جمله مامان بخند.... وای رادمهر از بهشت اومدی؟ راه می ری و عشق می پاشی شادی می بخشی...

ای وای اگر من انانتدار خوبی نباشم... تو داری بزرگ می شی و مسئولیتت داره با تو بزرگ می شه... خدا نکنه که من بی لیاقتی کنم و نتونم اونی باشم که لایق عشق پاک کودکانه توئه.... 

مسئولیت من در برابر تو چیه؟ فقط غذا؟ لباس؟ بازی؟ به عمق مسئولیتهای مادرانه ام که نگاه می کنم قلبم میریزه... خدایا کمکم کن... کمکم کن بتونم... بغلت که می کنم می بوسمت از فرق سر تا کف پا... انگار فرشته ها هم پا دارن نه؟ موقع خواب پاتو می یاری می گی مامان پامو بخوابون من می بوسمش و می خوابونمش بعد می گی حالا این یکی رو هم بخوابون من می بوسم و می خوابونمش بعد فکر می کنم شاید مادری کردن یعنی همین چیزا؟ نمی دونم... فقط می دونم مادری کردن سخته ... هر قدرم که مهربون باشم پیش عشق کودکانه تو کمه رادمهر اما نمی دونم آیا مهربونی همه اون چیزیه که باید به تو بدم؟ معصومیت تو انقدر زیاده که من کم می یارم باید دقیقا چی کار کنم.... اون وقتی که موقع خواب بهم می گی مامان آب بده آب برات می یارم و می گی مامان ببخشید نذاشتم بخوابی من اون لحظه کم می یارم پیشت چه جوابی باید بهت بدم فقط بغلت می کنم و محکم به خودم می چسبونمت وفشارت می دم به سینه ام سفت سفت تا شاید کمی آروم بشم شاید کمی از اون عشق کودکانه تو بره تو جونم منم بشم مثل تو پاک و خالص و بی ریا.... 

وقتی صبح زود پا می شی می یای میگی مامان نخواب چشماتو باز کن نخواب من دلم غنج می ره برات عزیز دلم گوشه دلم نازنینم ... من تا آخرین لحظه عمرم هم به تو خیره شم بازم کمه برای دلم ... قلب مادرانه من تا ابد تو رو می خواد

دوستت دارم عزیز دلم... دوستت دارم

 

خدایا کمکم کن امانتدار خوبی باشم... کمک کن 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

سپید مامان علی و تبسم
2 بهمن 92 13:57
چقدر قشنگ نوشته بودی من میدونم امانتدار و مامان خوبی هستی هر روز که بزرگتر میشن مسءولیتشون هم بیشتر میشه خدا به هممون توان بده ببوس شیرین زبونت رو ای جونمممم علی و تبسمت رو ببوس که عاشقشم
ملودی
3 بهمن 92 14:13
تو نه تنها امانتدار خوبی هستی بلکه بهترین مادرشوهر دنیا هم خواهی شد... اینو مطمئنم... آخ که نمی دونی چقدر می دوستمت ملودی به خدا نمی دونی... دخمرتو ببووووس...
مامان نوشى
4 بهمن 92 23:43
عزيزم أمانتدار خوبى هستى شك نكن اين مامان مهربونت كه من ديدم محاله أمانتداريش بد باشه مرسیییییی مهربون دوست داشتنی... آرمیتای نازمو ببوس
صوفی نویسنده وبلاگ
5 بهمن 92 16:10
سعیده جان ممنون از نظری که تو خصوصی برام گذاشته بودی. عزیزم من کلوبتون رو پیدا نکردم به حساب بی ادبی من نذاری... کوچولوتو ببوس...بازم ممنون از این که به ما سر می زنی
نارین
8 بهمن 92 18:48
سلام دوست عزیز کوچولوی نازی دارین از فروشگاه مام دیدن کنین تخفیف داریماااا ممنون. باکمال میل
maman rania
14 بهمن 92 7:09
زیبا و رمانتیک بودش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد