رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

شادی های کودکانه

1393/10/9 12:07
نویسنده : مامان رادمهر
319 بازدید
اشتراک گذاری

انقدر شادی های کودکانه ات رو دوست دارم...یاد اون موقع های خودم می افتم مثلا بابا می گفت میریم رستوران ... به به ... یا مثلا نصف شب راه می افتادیم مسافرت... آخ جون... یا بازی های خودم تو خونه ... خرگوشی پریدن ها و یه دنیا راحتی و راحتی...

دیروز تو خونه خرگوشی می پریدی و می خوندی نویدم و دویدم (دویدم و دویم رو اینجوری می خونی) من انقدر ذوق می کنم اونجوری بالا پایین می پری نویدم و دویدم می خونی... احساس می کنم حس خوبی داری خوشحالی شادی و این شادم می کنه... 

هر موقع که بهت میگیم بریم رستوران تو می دویی و لباس می پوشی و د بدو... 

اون روز می گی چرا نصف شب نمیریم مسافرت؟ .خندونکچشمک

منتظری که یه برنامه شاد ردیف کنیم و با شادی ای کودکانه ات بپری وسطمون...

من و بابا انقدرررر شاد میشیم که این حرکات کودکانه تو رو میبینیم، انقدر مزه می ده وقتی میبینیم خوشحالی ...دلمون یه کم قرص می شه که شاید تونسته باشیم کمی مامان و بابای خوبی باشیم... فقط کمی... 

دوستت دارم شیرینی زندگی 

دوستت دارم عزیزترینم

دوستت دارم رادمهرم

پسندها (2)

نظرات (2)

مامان رادمهر
10 دی 93 11:09
خيلي وقت بود اينجا نيومده بودم حسابي دلم براي مادر و پسر شيرين زبون تنگ شده بود هر چي پست نخونده بود خوندم صوفي جون شمام واقعاً حرفاتون شيرينه من كه از شما كلي چيز ياد ميگيرم ايشالله همونطور كه ميخواي بتوني پسرت رو تربيت كني ايشالله رادمهرت هميشه سالم و سلامت باشه ايشالله هيچوقت تو زندگيت غم نبيني. ممنونم ازت دوست خوبم. محبت کردی بهمون سر زدی. ممنون از دعای قشنگت . خدای مهربون رادمهر شیرینت رو برات حفظ کنه
مامان علی
24 دی 93 14:07
فدای اون زبون شیرینت و ذوق کودکانه ات
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد