رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

بلبل من...

1391/4/10 14:58
نویسنده : مامان رادمهر
568 بازدید
اشتراک گذاری

شدی بلبل خوشگل من... آقاهه کنار خیابون داره آب می خوره تند و تند می گی آبه... آبه... اونم نه یه بار و دوبار از اینجا تا آخر اتوبان صدر...

می خوای تاب سوارت کنم می گی آب...آب... می گم تاب... تاب... تو می گی آب... آب...

می ری سر پریز برق منو نگاه می کنی و تند تند می گی جیز..جیز... می گم نکن... دست نزن؛ در حالی که داری انگشتتو با زور می کنی تو پریز برق بهم می گی جیز...جیز...

هر وقت می ری سر سطل لگوهات با ملاقه من هم می زنیش و می گی زا زا...زا زا... حالا کی منو در حال هم زدن غذا دیدی که داشتم شعر زا زا می خوندم، نمی دونم...

هر جمله ای که می گیم تو آهنگشو با اده بده می زنی... هیچ کدوم از کلمه هاشو نمی گی ها فقط با اده بده آهنگشو می زنی برامون... ما هم که هلاک شیرین کاری های تو...

تازگیا نوک انگشتت به طرف هر چیز همین جوری مونده... اینجوری... پشت سر هم می گی این... این... یعنی این چیه؟ اینو بده به من! این چقدر قشنگه...

عصرا که می شه می ری سمت در و بهش اشاره می کنی و می گی ددر... ددر... منم مخصوصا به در نگاه نمی کنم و روم رو برمی گردونم یه طرف دیگه بعد تو سرمو برمی گردونی سمت در و دوباره می گی ددر..ددر... آخ که من کشته این حرکتتم... هر چی رو که نشون می دی باید بهش نگاه کنیم وگرنه سرمون رو می چرخونی طرفش... فدات شممممم

 دلم می خواد اون دهن شیرینت رو هزار بار ببوسم و بو کنم... هر وقت که صدای نازنیت تو خونه مون می پیچه خدا رو شکر می کنم... دلم می خواد این شکر رو با هر دم و بازدمم تکرار کنم...انقدر که بتونم به خدا بگم که چقدرررررر شاکرم... چقدرررررر...

بلبل خونه دوستت دارممممممم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

خاطره مامان بردیا
11 تیر 91 10:25
قربون این بلبل کوچولو برم که اینطوری خوشگل حرف می زنه
هدی مامان مبین
11 تیر 91 12:14
میشه از طرف منم ببوسی
خیلی شیرینی رادمهری
خوشگلترین و خوش اواز ترین بلبل دنیا.......
وای این روزها چقدر خوبن...همین روزهای بین حرف زدن و نزدنشون.....شکررررررررررررر


مرسیییی می بوسمممم
مامان محمدحسن کوچولو
11 تیر 91 14:57
جونمی از همه چی بچه ها باحال تر سرکار گذاشتناشونه من که وقتی می بینم فسقل بچه فیلمم می کنه می خوام بمیرم از خنده
مامان کاوه
11 تیر 91 17:22
صوفی من که از شیرین کاریهای کاوه گاهی دیوونه میشم بچه عجیب نگام میکنه منم تو عالم دیوونگی میگم مامان دیوونه شده.... امیدوارم همیشه سلامت باشن تا شیرین کاری بکنن ....دیوونگی هم عالمی داره
مامان نوشی
12 تیر 91 10:48
فدای این بلبل خوش سخن . رادی جونم همیشه با شادی بخون و فضای خونه رو با نغمه هات شاد و شیرین کن . تاابد شاد و سلامت باشی.
سپید مامان علی
31 تیر 91 11:41
انشاءالله که خدا این بلبل خونه رو واست واسه همیشه نگه داره و حافظش باشه...قربون شیرین کاریهاش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد