هم بازی ها...
الان دیگه یک هفته است که کامل با شیشه و شیر خشک و ... خداحافظی کردیم؛ بعد از دوسال اون سینی کوچولوئه رو کابینت که توش یه فلاکس کودکانه ، دو تا شیشه شیر در دو سایز مختلف ، یه قوطی شیر خشک و این چیزا بود جمع شد... حالا دیگه شبا کامل می خوابی و غر غر شیر نمی کنی... بهتره اما جای اون سینه برای همیشه روی کابینتمون خالیه...
الان برای این که هر چی بیشتر فراموش کنی کارمون بازیه و بازی... منم هم بازیت؛ نمی دونم قد من شده زیر یه متر اندازه تو یا تو قدت شده یک و شصت و خوردی خلاصه که حسابی هم قد شدیم؛ از سر کار نرسیده تو پله ها می یایی بغلم و می گی مامان چشم بذارم؟ من: بذار مامان جون من دستامو صابون بزنم ... رادان: منم صابون منم کف بازی... من: نه بازی نمی خوام بکنم دستامو بشورم با هم بازی کنیم... رادان: منم بشورم؟.. من: چیو بشوری رادان؟ ... رادان: خودمو... من:
فکر کن تمام این دیالوگا فقط مال وقت رسیدن منه...حالا برو تا آخرش......
چشم بازی ، قطار بازی، فروشگاه بازی(مامان دید کن) یعنی صندوقدار شو خریدای منو حساب کن، کشتی، فوتبال، کتاب خوانی(یعنی عاشق اون موقع ام که از زور کشتی داریم عرق می ریزیم بعد یهو از یه خانواده جنگجو تبدیل می شیم به خانواده فرهنگ دوست کتاب خوان...اصلا عالمی داریم ما واسه خودمون)، نقاشی، لگو، آشپزی و.... بازی های من و توان
اما امان از وقتی که هم بازیت بابا جونه...ماااادر جان... آخه یههههه بازی هم شد بازی؟
رانندگیت این روزا خوب شده...گاز می دی صاف می زنی وسط میز و مبل و وسایل خونه... دنده عقب دوباره وسط اپن... من شخصا هلاک این دست فرمونم
علاقه ات به موز به طرز عجیبی زیاد شده، دلیلش رو نمی دونم فقط می دونی که کبدت گرمه و نباید زیاد گرمی بخوری چون خدایی نکرده دوباره کهیر می زنی برای همین بعضی روزا برای موز گریه می کنی ؛ چون یه دونه بیشتر نباید در روز بخوری...
همچنان بازی شماره یکت رفتن به بالکن و منقل بازی و کباک درست کردنه و شماره دو بازی با سنگای زمین بازی پارک... تو پارک محلمون یه زمین سنگیه که برای شما کوچولو ها درست کردن پر از سنگای تمیز و باحال تو هم عاشق بازی با سنگ و چوب و خاک... منم عاشق لباسا و وضعت وقتی که از پارک می یای انگاری از لوله بخاری کشیدمت بیرون...
این روزا رو خیلی دوست دارم... شیرین زبونیات رو... کثیف کاری هات رو... اون مدل ماست خوردن جالبت رو... بستی قیفی خوردنت رو... شیطنت های ریز و درشتت رو... سس رو با خونه یکی کردنت رو... خلاصه آتیش پارگی های پسرونه ات رو دوست دارم...
در پناه مهر یزدان مهر آفرین سالم و خوشبخت باشی عزیزترینم