رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

دید بازی...

1392/6/20 8:07
نویسنده : مامان رادمهر
267 بازدید
اشتراک گذاری

یه بار رفتیم فروشگاه...تو یه خوراکی برداشتی ، اومدیم نزدیک صندوق، هر چی گفتم بده خانم حساب کنه پولوش بدیم اصلا ندادی که ندادی... خلاصه گرفتاری اون روز تموم شد و من تصمیم گرفتم این کارو تو بازی بهت یاد بدم...الان یکی از بازی هامون دید بازیه.... تو مثلا می یایی تو فروشگاه من، خرید می کنی بعد من صندوقدار می شم و با پولات و وسیله هات می میای پیش من..من برات حساب می کنم و مثلا دونه دونه بارکداشون رو دید می کنم تو پولشونو می دی و بعدشم می ری از فروشگاه بیرون... ماشالله دست به خریدتم خیلی خوبه چون این بازی رو در یک ساعت بیشتر از ٤٠ بار انجام می دیم... کلا خرید دوست داری ...

حالا می ریم فروشگاه خودت خوراکی یا وسیله ای رو که خواستی برمی داری می بری جلوی صندوق می گی خاله دید کنه، دید که کرد برش می داری...

من از این معصومیتای فرشته گونه تو سیر نمی شم رادان...

دوستت دارم عزیزترینم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان نوشى
23 شهریور 92 0:06
واى واى واى جه با حال، جقدر خوشم اومد ،افرين مامان مبتكر، جه خوب به رادى اموزش دادى ، قربونش برم بسمل نازمممممممممممم، داماد خودمهههههههه)
نازی
23 شهریور 92 16:56
بیا اینجا به دردت میخوره

تو گوگل بزن "کپی پیست کن"

بعد بیا کپی پیست کن



جالب بود...ممنون
پوریا
23 شهریور 92 18:22
اگه فروختمت ناراحت نشو ،

چون هر کسي از به راهي نون در مياره ،

ما هم از گل فروشي ...



وبتون رو دیدم خیلی جالب بود... ممنون
هدی مامان مبین
25 شهریور 92 18:15
قربون دید بازیت برم...
عاشق این کلمه های من در اوردیتونم...یه پا فرهنگ لغتید....
ببوسش محتم!


فدای مهربونیات.. حتما...ممنون
سپید مامان علی
29 شهریور 92 10:23
وای چقدر خوب که از این کارهای روزمره که به نظر عادی میاد درس میگیریم و میشه به عنوان بازی بهش نگاه کرد.... فدای دید بازیت بشم رادان مهربونمممممممم
shabnam
3 مهر 92 15:26
afreen
مامان رادمهر
3 مهر 92 20:29
ای جونم.دلم براتون تنگ شده بود.فدای شیطنتاش
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد