رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

نازنین تر از هر نازنینی...

1392/6/31 8:31
نویسنده : مامان رادمهر
230 بازدید
اشتراک گذاری

فکر می کردم فقط منم که دوست دارم همه اش تو بغلم باشی، همه اش دستت تو دستم باشه، یه جوری خلاصه تن نازنینت رو نوازش کنم اما تو از من خیلی جلوتری... موقع خواب حتما باید دست بندازی گردنم ، اگه رو پام باشی باید دستامو بگیری من از شل شدن دستات می فهمم که خوابت برده... بعضی وقتا یهو خودتو می ندازی بغلم و لپتو می مالی به لپم ، می یای صورتتو می چسبونی رو صورتم... دقیقا همین موقع هاست که می خوام زمان متوقف شه، و اون دستای کوچولو تو دست من بمونه، اون صورت لطیف تر از گل رو صورتم بمونه، اون وجود نازنین محکم بهم بچسبه...

اینا برای این گفتم که وقتی بزرگ شدی، مرد شدی و دست مامان دیگه کنار دست مردونه ات انقدر بزرگ نبود که هر دو تا دستت رو قایم کنی توش، بازم دستای مامانو بگیری؛ گرمای دست تو گرمای قلبمه...

فدای وجود نازنینت که برای من مادر نازنین تر از هر نازنینه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

مامان نوشى
2 مهر 92 23:45
اخ كفتى صوفى ، وقتى ميجسبن به ادم انكار تو بهشتى ، همه شيطونى هاشون فراموش ميشه ، واقعا اون لحظه ادم دلش ميخواد تا أبد آدامه بيدا كنه، انشاالله خدا برات حفظش كنه، بوسسسس
shabnam
3 مهر 92 15:25
hagh ba to
هدی مامان مبین
12 مهر 92 12:43
اخ که داشتن پسری مثل تو...
یعنی خــــــــدا نعمتت رو تموم کردی
چقدر عشقی پسر



ممنون هدی... ممنون
سپید مامان علی
15 مهر 92 12:20
چقدر از این پستت لذت بردم... گاهی ما خودمون رو تو آغوش این کوچولوها گم می کنیم.. خدا حفظشون کنه که شیرینی زندگی هامونند
مامان رادمهر
21 مهر 92 1:48
صوفی جون به این قلمت حسودیم میشه-خوش به حالت که میتونی حرف دلتو انقدر قشنگ و ساده بزنی-نوشته هات حرفای دل منم بود و با خوندش لذت بردم خدا رادمهرو برات نگهش داره و انشالله همیشه همینجوری با محبت بمونه
اگه جسارت نیست دلم میخواد از نوشته هات الگو بگیرم و برای پسرم تو وبش استفاده کنم البته مینوسم با برداشت از وب شماست اجازه میدی ؟بی تعارف جوابمو بدیا
برای با محبت ترین پسر دنیا


خواهش می کنم عزیزم... کاملا راحت باش... اصلااا اشکالی نداره...رادی رادانتو ببوس

maman rania
24 مهر 92 6:13
jan man shirin nabat
مامی گل
26 مهر 92 1:14
عااااااالی بود

الان این شکلیم


عزیزمممممممم... بوووووس
خاطره مامان بردیا
26 مهر 92 10:23
جون دلممممم.نفس منی رادمهری با این دلبریهای شیرینت


گل پسر شیرینت رو ببوس مامان خاطره مهربون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد