رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

روزگار من با تو

1392/8/26 15:24
نویسنده : مامان رادمهر
281 بازدید
اشتراک گذاری

روزگار من با تو خوب روزگاریه، آقا خووووووووووب....نه این که همه اش خوشی باشه ها نه اتفاقا، مدام پر از استرس و دل نگرانیه اما روحش قشنگه ، ذاتش شیرینه... مخصوصا این جنگ جدید من و تو سر آموزش خداحافظی با پوشک... آخ که عظیم ترین پروژه های دنیای مهندسی جلوی این مراسم پوشک گیرون کم میارن!!! فکر کن تو نهایت کم کاری رو می کنی و من باید با روی خندون جوری برخورد کنم که مبادا روحیه ات و اعتماد به نفست آسیب ببینه.... آخ که مامان آدو فدای اون روحیه و اعتماد به نفست...

هنوز از تب این در نیومده وارد یه تب دیگه می شیم؛

رادمهر: مامان

من: جونم؟

رادمهر: خمیر رو کردم تو گوسم

من: چیییییییییی؟

رادمهر:خمیر رو کردم تو گوسم

من: تو گوشت؟ خاااااااااااااااااااااااااااک بر سرم شد

رادمهر: آره (من نفهمیدم اون آره تو بابت خمیر توی گوشت بود یا خاک تو سر من)

حالا یه روزی می فهمی که ما اون لحظه با چه حالی تو رو رسوندیم بیمارستان... سه روز به تجویز دکتر قطره ریختیم و روز سوم دکتر گفت اومده بیرون خودش...

 

چند شب پیش نصف شب بدو بدو اومدی پیش ما و گفتی مامان پیشتون بخوابم... منم محکممممممم بغلت کردم تا خوابمون برد راستش انقده کیییییف کردم یاد قدیما افتادم کوچولوییات...خلاصه حالا دیشب بهم می گی مامان برم تو اتاقم بخوابم اونی که دیشب می خواست منو بخوره بازم می یاد؟

گفنم نه پسرم مامان و بابا اینجان...تا ما هستیم هیچکی جرات نداره بیاد تو رو بخوره... خودم یه لقمه چپش می کنم

حالا دیدی روزگار ما با تو خوب روزگاریه آقا خووووووووووب...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محمدحسن کوچولو
27 آبان 92 12:32
به کجا رسیدین با پوشک گیرون؟ من که خیلی خسته ام نمیگه که بماند راست راستم جلوم راه میره و میگه من پوشکمو دوست دارم!!!منو پوشک کن حاملگی یک ور شیردهی یک ور از شیرگرفتم یک ور از پوشک گرفتن یه ور دیگه کاش میشد چشامونو ببندیم و وقتی واکردیم آقا شده باشن و برن دستشویی! مامان محمد حسن جون باهات موافقم شدیدددددد... پسر من که فقط کمی در مورد ببخشید ج ی ش همکاری می کنه بقیه اش اصلااااا... حرف دل منو زدی
MAMAN RANIA
28 آبان 92 6:54
خدا رو شکر به خیر گذشت به زودی از پوشک هم جدا می شه ممنون عزیزممم...
هدی مامان مبین
30 آبان 92 20:25
مهم همینه که روزگارتون خووووووب روزگاریه خوووووب! اخه مگه میشه یه شیرین زبون دوسال و نیمه داشته باشی و روزگارت با تمام استرساش خوب نگذره... فدااااش
مامان نوشى
2 آذر 92 0:14
واى جقدر خدا رحم كرد ، أمان از بازيكوشى اين بجه ها )
سپید مامان علی
2 آذر 92 7:22
مامان آدو سخت نگیر... به زودی از پوشک هم جدا میشه علی بعد از 2 ماه هنوز نشتی داره و لج میکنه فدات بشم که اینقدر شیطونی و خمیر بازی تو گوشیت میکنی هزار تا بووس واسه آقا خوشگله
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد