رادمهررادمهر، تا این لحظه: 13 سال و 7 روز سن داره

رادمهر

پایان داستان پوشک

1392/9/17 16:12
نویسنده : مامان رادمهر
307 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره ماجرای پوشک تموم شد و ما دیگه تو خونه مون نی نی پوشکی نداریم... مبارکه پسر مامان... بزرگ شدی، آقا بودی آقا تر شدی، فدای قد و بالات ...

مدتی بود پروژه رو شروع کرده بودیم اما مدام با شکست روبرو می شد تا اینکه طی یک حرکت انتحاری تصمیم گرفتم هر طوری شده این قضیه رو تموم کنم که خب با همکاری خودت تموم شد.

سه روز ماجرا طول کشید. روز اول همه اش با شکست روبرو شدم، روز دوم اوضاع با کمک جایزه هایی مثل لواشک و پیس پیسی تو دستشویی و کف مخصوص دست نی نی ها اوضاع یه کم بهتر شد و روز سوم وقتی اومدی خودت گفتی مامان ... دارم من از خوشحالی دست زدم برات... مادرم دیگه کلا مادر بودم اوضاع عجیبی داره

روز دوم موقع خواب گفتی پوشک نکن گفتم باشه یه ساعت بعد دیدم از خواب بلند شدی سراسیمه داری می دوی طرف دستشویی بعدشم داد زدی مامان ... دارم اما توی راه قضیه لو رفت و سرامیکا قابل شستن شد.... خلاصه کلی جریان جور واجور داشتیم

خداحافظ اوی بیبی ، خداحافظ هاگینز، خداحافظ جان ب ب

خداحافظ پوشک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محمدحسن کوچولو
19 آذر 92 11:37
مبارک باشه مامان صوفی و رادمهرجون مام تقریبا دیگه داریم موفق میشیم! فقط معضل داریم واسه بیرون مخصوصا حالا که هواسرده و سرماخوردن همانا ... همانا! منم بیرون خیلی می ترسم هنوز راه دور باهاش نرفتم...آره دقیقا همینی که تو می گی
هدی مامان مبین
19 آذر 92 15:08
بالاخره مبارک.... پسر بی پوشک...بزرگ شدی...عزیز دلم...موفرفری ناااازم
سپید مامان علی
25 آذر 92 9:58
تبریک.. تبریک.. تبریک بالاخره موفق شدی افرین به این پسمل آقاااا که دیگه پو شک نمیشه
مامان نوشى
29 آذر 92 0:41
به به مباركهههههههه ديكه رادي جون حسابى اقا شده ، فداش شم مرد بزرككككك
maman rania
12 دی 92 6:53
mobarak
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به رادمهر می باشد