من رفیق می خوام...
خونه مامان بزرگ بودی گیر داده بودی که من رفیق می خوام ... هر چی بنده خداها ازت پرسید بودن رفیق؟ کی رفیقته؟ می گفتی نه رفیق می خوام!!! دوباره همه با هم می گفتن: رفیقت کیه خب؟ بگو بیاریمش... تو دباره با اصرار می گفتی بابا جون رفیق می خوام.... حالا اگه حدس زدی دقیقا به چی می گی رفیق؟
.
.
.
بعد از کلی سوال و جواب مامان بزرگ گفت خب اصلا رفیق چیه ؟ گفتی همونی که ازش آب میریزم تو شیشه....
آهاااااا قیف می خواستی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی