اولین مهمونی ما
رادی رادانم دوشنبه خونمون یه مهمونی خوشمل داشتیم؛ از وقتی تو با اون قدمای کوچولوی شیرینت اومدی تو زندگی مون مامان فرصت نکرده بود خودش یه مهمونی بده اما بالاخره دیروز با کمک مامانی و خاله ها تونستیممممم.... با وجود تو این بهترین مهمونی زندگیم بود... تو هم که حسابی دور و برت رو شلوغ دیدی تا تونستی شیطنت کردی...طفلک مامانی دیگه نمی دونست باید چطوری تو رو بخوابونه..... امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی وروجک من......
نویسنده :
مامان رادمهر
10:19